محل تبلیغات شما

.

خود را آزاد میخوانی؟ میخواهم اندیشه فرمانروا بر تو را بشنوم، نه این را که از یوغی رها شده ای. آیا چنان کسی هستی که رهایی از یوغی را سزاوار باشد؟ ای بسا کس که با دور افکندن یوغ بندگی واپسین ارزندگی خود را دور افکند. آزاد از چه؟ زرتشت را با این چه کار! اما چشمانت باید به روشنی مرا خبر دهند: آزاد برای چه؟


آیا نیک و بد خویش را به خود توانی داد و اراده خود را چون قانونی بر فراز خوایش توانی آویخت؟ قاضی خویش توانی بود و کیفر خواه قانون خویش؟ هولناک است تنها ماندن با قاضی و کیفر خواه قانون خویش. حال ستاره ای را ماند افکنده در خلا، و دم سرد بی کسی .


.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها